در هر ورق زدن تقویم انقلاب اسلامی، حماسهای روایت میشود که برخی از آنها حکم تکرار دوباره تاریخ را دارند. یکی از این حماسه ها، شکستن مجسمههای طاغوتی در سراسر شهر است که پهلو به قصه ابراهیم بت شکن میزند.
البته شکستن مجسمهها تنها به مشهد خلاصه نمیشود و در آن روزگار، شکلی کشوری داشته است، ولی برای این رویداد در ارض اقدس، روایتهای مختلفی با اندکی تفاوت وجود دارد که گزارش پیش رو نقبی بر همه آن هاست.
در خیابانهای مشهد سال ۱۳۵۷، تندیسهای بسیاری از پهلوی اول و دوم در رویدادهای انقلابی شکسته شده اند که مجسمه میدان شاه (شهدای فعلی)، مجسمه محوطه بیمارستانهای شاهرضا (امام رضا (ع) فعلی) و بیمارستان شهناز (قائم (عج)) از آن جمله است.
نویسندگان کتاب «مشهد از مقاومت تا پیروزی» با اشاره به روز ۲۵ آذر سال ۱۳۵۷ مینویسند: «در این روز، کارکنان استانداری خراسان و فرمانداری مشهد با مردم اعلام همبستگی کردند و اعلامیهای با امضای صد نفر از سوی کارمندان فرمانداری در حمایت از نهضت اسلامی امام (ره) منتشر شد و پزشکان، دندان پزشکان، داروخانهها و کلینیکها فعالیتهای شخصی خود را تعطیل کردند و به پایگاههای درمانی که توسط مردم در سطح شهر ایجاد شده بودند، رفتند و خدمات پزشکی خود را به مبارزان انقلابی شهر ارائه دادند.
عصر روز ۲۵ آذر نیز چند هزار نفر از جوانان مبارز بدون ترس از حمله سربازان، مجسمه شاه را که در محوطه بیمارستان قرار داشته، در کمتر از یک ساعت با ضربات پتک متلاشی کردند و به دنبال آن مجسمه پولادین محمدرضا پهلوی در میدان تقی آباد پایین کشیده شد.
در روایت دیگری، اما آمده که عصر ۲۰ آذر و در دهه اول محرم پس از برگزاری مراسم سوگ حسینی در صحن پهلوی، مردم به سمت میدان شاه و تقی آباد و بیمارستان شهرضا رفته و مجسمه شاه را پایین کشیده اند.»
نمایی از سوزاندن مجسمه پهلوی اول در میدان شهدای مشهد
رمضانعلی شاکری در کتاب «انقلاب اسلامی و مردم مشهد از آغاز تا استقرار جمهوری اسلامی» با اشاره به این واقعه مینویسد: «به مناسبت روز تاسوعا که مصادف با روز اعلامیه حقوق بشر بود، راهپیمایی عظیم و باشکوهی به راه افتاد.
از ساعت ۱۱ صبح گروهها و طبقات مختلف مردم بعد از شنیدن سخنرانی در حالی که پلاکاردهایی با شعارهای انقلابی در دست داشتند، وارد خیابان بهار و خیابان امام خمینی (ره) و خسروی نو شده و در فلکه حضرت مقابل صحن امام خمینی (ره) متوقف شدند.
این جمعیت بیش از یک میلیون تخمین زده میشد. پس از پایان راهپیمایی، به سخنرانی آیت الله سیدعلی خامنه ای، حجت الاسلام عبدالکریم هاشمی نژاد و آیت الله عباس طبسی گوش دادند و در پایان نیز قطعنامه روز تاسوعا قرائت شد. پس از این نیز نماز جماعت مردم برگزار و در آن اعلام شد که مراسم خطبه خوانی با شکوه عاشورا در صحن مطهر حضرت رضا (ع) امشب به وسیله آیت الله سیدعلی خامنهای قرائت خواهد شد.
این شد که در شب عاشورا پس از پایان مراسم خطبه خوانی در حرم مطهر رضوی، مجسمههای شاه در میدان شاه (شهدا)، میدان تقی آباد، داخل بیمارستان شاهرضا (امام رضا (ع))، بیمارستان شهناز (قائم (عج)) و محوطه هنرستان رضاشاه (سید جمال) به نشانه پیروزی انقلاب اسلامی، از طرف عدهای ۴۰ نفری پایین آورده شد.
این گروه سپس رهسپار منبع آب قاسم آباد شدند و تاج فلزی بزرگ روی دکل چاههای قاسم آباد را شکستند. بعداز این، شایعهای مبنی بر مسموم شدن آب شهری در مشهد پیچید و به سرعت فراگیر شد، آن چنان که سبب شد مشهدیها شب عاشورا تا صبح را در تشنگی سر کنند و جرئت استفاده از آب آشامیدنی را نداشته باشند. گویا صبح این خبر از طریق رادیو مشهد تکذیب میشود.».
اما در سند محرمانهای که تاریخ ۲۹ آذر ۵۷ پایین آن مهر خورده است، شیخان، رئیس ساواک مشهد، با اشاره به تخریب مجسمه شاه در مشهد چنین مخابره کرده است: «ساعت ۸:۳۰ دقیقه روز جاری یکصد و چهل هزار نفر به دستور روحانیون و پزشکان در شاهرضا اجتماع و هاشمی نژاد و خامنهای و صفایی ضمن اهانت به کد ۶۶ سخنرانی و خواستار رفتن معظم له شدند که تمثال کد ۶۶ را جلوی بیمارستان به وضع زنندهای دستکاری و نصب نموده قرار است آن را مانند جنازه تا بهشت رضا تشییع نمایند.» ناگفته نماند که در تمامی اسناد باقی مانده از ساواک، نام شاه با عنوان «کد ۶۶» درج میشده است.
نامه ساواک مشهد که خبر مجسمههای طاغوتی را مخابره کرده است
دکتر یوسف متولی حقیقی هم در کتاب «تاریخ معاصر ایران» اشارهای به پایین کشیدن مجسمه پهلوی اول دارد و مینویسد: «مردم مشهد که از حوادث دوم دی ماه و کشتار مردم به شدت به خشم آمده بودند، در روزهای سوم و چهارم دی ماه دست به تظاهرات خشمگینی د ربرابر منازل آیت الله شیرازی، قمی، مرعشی و مکان هایی، چون میدان شاه، چهارطبقه و جلوی بیمارستان امام رضا (ع) زدند. آنها در ادامه با قطع درختان میدان شاه، آن را در پای پیکر رضاشاه آتش زده و پایههای مجسمه رضاشاه را با وسایلی، چون پتک و کلنگ شکستند.»
در یکی از اسناد موجود در مرکز اسناد آستان قدس رضوی آمده است: «در ۱۲ آذر تظاهرات مردم به رهبری آیت الله مرعشی از چهارراه باغ خونی به سمت پارک به درگیری با مأمورین انجامید. در این میان، سربازی که از دستور تیر به سمت مردم تمرد کرده بود، توسط سرهنگ حسین معین طباطبایی هدف قرار گرفته و کشته شد. پس از آن شلیک به سمت تظاهرکنندگان شروع شد که تیری به سر شهید حنایی برخورد کرد.
بعد از این واقعه سربازان و تانکها دست از درگیری کشیدند و جنازه شهید توسط مردم به سمت خانه بیوت عظام شیرازی و قمی با شعار «دروازه تمدن با قتل عام مردم» تشییع شد. در این هنگام تظاهرکنندگان در مسیر تظاهرات، مجسمههای رضاشاه و محمدرضا شاه را سرنگون و تکه تکه کردند.»
همچنین در سند دیگری چنین سیاهه شده است: «در تظاهرات بزرگ روز تاسوعا (۱۹ آذر سال ۵۷) مردم در مسیر عبور از خیابانهای بهار، امام خمینی (ره)، خسروی تا فلکه حضرت، مجسمههای شاه در بیمارستان شهناز (قائم (عج)) و هنرستان رضا شاه (سید جمال فعلی) را ساقط کردند.» ناگفته نماند که در کنار همه این مجسمههای طاغوتی، گویا تندیس یک تاج هم در کوهسنگی وجود داشته است که آن هم در همین دوران شکسته میشود.
برابر آنچه در تاریخ شفاهی و خاطرات انقلابیون مشهدی آمده، یک مجسمه از پهلوی دوم هم در محوطه پادگان ارتش وجود داشته که این مجسمه نیز درست در روز ۲۲ بهمن پس از اعلام خبر همبستگی ارتش با مردم، توسط خود سربازان شکسته و با جرثقیل پایین کشیده میشود.